اما بسیاری از عربها این دیدار را با بدگمانی عمیقی قضاوت میکنند و این پرسش را مطرح میکنند که چرا دولت بوش اکنون و در این شرایط آستین بالا زده و برای کمک به فلسطینیها اعلام آمادگی میکند.
6 سال وعده توخالی باعث این همه بدگمانی شده است. طی همه این 6 سال دولت آمریکا هر کاری که انجام داد از نظر عربها برای آماده کردن این کشورها برای جنگ عراق بوده است.
بدون کمک و همکاری عربها به ویژه اردن و عربستان، برنامههای آمریکا برای سرنگونی صدام بینتیجه میماند.
هر بار که دولت بوش کاری میکرد که نشانه تمرکز او بر موضوع فلسطین بود رسانههای بینالمللی به سرعت تعهد او را مورد تحسین قرار میدادند.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 هم همین اتفاق افتاد و همه انتظار داشتند که بوش به متحدانش که با عراق رو به رو شدهبودند پاداشی بدهد و کشور مستقل فلسطین را ایجاد کند.
در آن زمان شارون اعلام کرد که اسرائیل به طور یکجانبه در سال 2005 از نوار غزه خارج میشود. این حرکت به دولت بوش امکان داد تا به طور کامل روی عراق متمرکز شود.
اما دنیای عرب از همان زمان نگران آن بودند که غزه اولین و آخرین ژست صلح طلبانه اسرائیل باشد.
در ماه نوامبر 2005 رایس به منطقه آمد تا به توافقنامه رفت و آمد و دسترسی به غزه قدرت ببخشد و اجرای آن را تضمین کند. این توافقنامه هنوز اجرا نشده است و بهانه عدم اجرای آن هم انتخابات سال 2006 در فلسطین و پیروزی حماس در آن است.
کشورهای عربی با واکنش عجولانه آمریکا به پیروزی حماس چندان مخالف نبودند. به تعبیر آنها پیروزی حماس به معنای پیروزی اخوانالمسلمین یا دیگر گروهها و جنبشهای اسلامگرایی است که تهدید کننده حاکمیت این دولتها هستند.
دولت بوش بعد از آنکه از سرنگونی حماس از طریق تحت فشار گذاشتن فلسطینیها ناامید شد دست به اقدامات تهاجمی و غیر دمکراتیکتر زد.
وقتی مذاکرات برای تشکیل دولت آشتی ملی فتح و حماس با شکست رو به رو شد دولت بوش تصمیم گرفت طرف مورد حمایت خود (فتح) را تا بن دندان مسلح کند.
بعد از آنکه از هیچ کدام از این سیاستها برای آمریکا سودی حاصل نشد و جنگ عراق هم سرنوشتی مانند ویتنام پیدا کرد، دولت بوش هم مانند دیگر ابر قدرتهایی که با شکست رو به رو میشوند به دنبال گسترده کردن درگیری رفت. فشار به ایران هم بخشی از همین استراتژی است.
اکنون دولت بوش برای همراه کردن عربها با خود در اعمال فشار به ایران در یک سال باقی مانده از عمر این دولت، قصد دارد بار دیگر بر روی موضوع فلسطین متمرکز شود.
پرسشی که اکنون وجود دارد این است که این بار دولتهای عربی با چه چیز راضی میشوند؟ آیا مانند گذشته و پیش از جنگ عراق، فقط چند سخنرانی و ژست صلحطلبانه آنها را راضی میکند؟
این بار تفاوت در اینجاست که فلسطینیها باید شاهد پایان درگیری و اشغال باشند و دولتهای میانهروی عرب و از آن مهمتر آمریکا هم خواستار آن است که مسئله فلسطین حداقل تا وقتی آنها به هدفشان در ایران برسند، آرام بماند.
* رئیس برنامههای مؤسسه خاورمیانه در واشنگتن
روزنامه لبنانی Daily Star